آخوند خوب نه نه آخوند نمي گم چون از اين كلمه خوشم نمياد. طلبه يا روحاني خوب يعني...
يعني:
1-کسي که درد مردم رو بفهمه
2-کسي که با مردم به عنوان قوم بي دين برخورد نکنه
3-کسي که فاصله اي بين خودش و مردم نبينه
4-...از سوال هاي پيش پا افتاده ي مردم تعجب نکنه و ياد اون روزهايي بيفته خودش چقدر وضعش بدتر از اين بود
5-...با زبون مردم حرف بزنه. وقتي مي ره بالاي منبر لازم نيست به مردم نشون بده چقدر مي دونه مي تونه به جاي ذات اقدس اله همون خداي عادي مردم رو بگه. به جاي اينکه بگه ما قائل به اصالت وجود هستيم نه ماهيت معني ساده ي اينها رو بگه اون پيرمرد نانوايي که نشسته پاي منبرت تا آخر منبر هي فکر مي کنه ما چي چي به چي چي هستيم نه به چي چي؟
6-...به جاي اون عبارت هاي تکراري که منبري جماعت اول منبرهاشون مي گن که آدم فقط ....يفقهوا قولي و ...أيّ منقلبون شون رو مي فهمه (اون هم با اون لحن کسل کننده ي هميشگي تکراري) مي تونن از ترجمه اش استفاده کنن که اون پيرزن بدبختي که60 ساله همش همين دو تيکه آخر رو مي شنيده لا اقل آخر عمري بفهمه تو اين همه سال چي چي مي شنيده
7-...لباس مرتب و تمييز و درشأن مي پوشه، عمامه اش رودرست مي پيچه، بيجامه اش از زير قباش بيرون نمي زنه، هميشه بوي ادكلن ملايم مطبوعي مي ده(نه تي-رز كه ديگه واقعا تكراري و انگار ويژه ي طلاب شده)، جوراب مي پوشه،كفش درست و مناسب پاش مي كنه(نه بي جوراب اون هم با دمپايي شستي)،ترجيحا سوار موتور نمي شه ولي اگر هم مي شه مرتب نه اينكه قباش رو به شكل بدي بالا بزنه،سيگار نمي كشه اون هم در انظار عمومي، تسبيح دونه درشتي كه هر دونه اش چشم يكي رو كور كنه دستش نمي گيره،همه اش صاد ازش در نمياد،تناسب رنگ بين شلوار قبا(البته ترجيحا لباده) و عبا،هميشه اتو شكيده است نه قباچروكيده،لباده درست تنش مي كنه نه لباده اي كه بد دوخته شده و از كمر به پايش هي باز مي شه، موها شانه كرده،ماشين خيلي مدل بالا سوار نمي شه(نهايتا پژو 405-به خصوص با توجه به سطح پايين رفاه در جامعه)،ريشها مرتب(نه تا تو چشم)،زندگي در حد متوسط جامعه،پيشرو در عرصه ي بلند شدن از روي صندلي براي پيرمدها در اتوبوس و صدقه و كمك به نيازمندان(مثلا وقتي با 4 تا نون سنگك تو صف اتوبوس وايساده و كنارش يه پيرمرد فقير وايساده هوا هم سرده بوي نون سنگك هم مياد نونش هم تو كيسه نيست كه بگيم بقيه نمي بينن گرفته دستش حداقل يك چهارم يكي از نونهاش رو به ان فقير مي ده، ديگه انصافا)
8-...روحاني ملبّس چون نماد اسلامه و اسلام هم يك دين اخلاقيه بنابراين بايد تو رعايت اخلاق(مثل رفتن به عيادت مريض) اولين نفر باشه حتي اگر واقعا اون اخلاق رو نداره بايد ريا كنه چون مثل يك علامته يك نماد يه پرچم
9-...حواسش به نحوه ي خرج شهريه اي كه مي گيره باشه
10-...امر به معروف و نهي از منكر حتما مي كنه(مثلا وقتي مي بينه چند نفر دارن يكي ديگه رو مسخره مي كنن حتما وارد ميدون مي شه يا وقتي مي بينه تاكسي داره زياد مي گيره اگر جو اونجور نيست كه به خود راننده اعتراض كنه حداقل اعتراضش رو با ساير مسافراي تاكسي بگه شايد بتونن همه باهم اعتراض كنن)
11-...به زنها زل نزنند(خيلي احساس برادر ديني بهشون دست نده)
12-...عقلشون رو به كار بيندازن يعني منظورم اينه كه دين رو از روي عقلشون بپذيرن و عقلاني به مردم تحويل بدن(اين جوري حتما طلبگي با روشن فكري جور در مياد قبول كن)
13-...تبليغ چه در دهات هاي ايران باشه چه در دبي و بحرين و ابوظبي بايد وظيفه اش رو انجام بده.
14-...فكر نكنه عالم دهر و تو هر زمينه متخصصه
15-...رعايت قوانين اجتماعي خيلي مهمه(رد شدن از چراغ قرمز براي روحاني خيلي زشته)
16-...وقتي مردم تحويلشون مي گيرن خودشون رو نگيرن
17-...فكر نكنن جديد بودن و خوب بودن به اينه كه با همه ي زنها صميمي و راحت حرف بزنند كه اين مورد در اساتيد دانشگاه بيشتر ديده مي شه
18-...با خرافات مبارزه كند(مثلا وقتي مي بينه دو قدمي مدرسه ي دارالشفا دارن كتاب پيش بيني آينده مي فروشن يه چيزي حداقل در حد وظيفه ي خودش به اون فروشنده بگه)
19-...به ريش مردم نخنده
20-...ببخشيدها ببخشيدها ببخشيدها ولي زرگري هم نره(من خودم از اون طلبه هايي هستم كه مي گفتم نه چه عيبي داره طلبه هم مثل بقيه رستوران مي ره زرگري ميره و... طلبه با خانواده و يا با دوستاش تو رستوران ديدم تو زرگري هم ديدم اونقدر كه حضور طلبه تو زرگري برام سنگين بود حضورش تو رستوران اصلا به نظرم زشت نبود.)
21-...زن ذليل نباشه تو بازار نقش كيف پول سيار رو بازي نكنه(البته اين براي همه ي مردهاس ولي خوب روحاني ها الگواند ديگه)
22-...به همسايه ها بچه هاي كوچكتر سلام مي كنه
23-...خوش رو اهل تشكر با ادبه
24-...در كنار خوش رويي موقعيت شناسه به جاش حرف مي زنه به شكل درست (در يك كلمه بز اخفش نيست)
25-...با فرهنگه آداب اجتماعي رو بلده
26-...وقت سردش مي شه عباش رو روي عمامه اش نمي اندازه(اگر بارون مياد مي تونن با خودشون چتر بيارن كه حتما تو اون جيب قباها شون جا مي شه)
27-...ولاتمشِ علي الارض مرحا
28-...حتما فيلم مارمولك و زير نور ماه رو ديده باشه
29-...با لجبازها لجبازتر از اونها برخورد نمي كنه اونها رو مي پذيره و با روي باز باهاشون برخورد مي كنه
30-...رو منبر مباحث تكراري مطرح نمي كنه مسائل آرماني و سير سلوك عرفاني رو مطرح نمي كنه يه چيزي مي گه كه عملي باشه مثلا از صبر براشون حرف مي زنه اونهم نه صبر حضرت زينب بلكه صبر تو همين زندگي عادي مون در برخورد با خواهر يا برادرمون مثالها مبتلا به مي زنه
...
100-خلاصه آقاجون طلبه شدن سخته ملبّس شدن سخت تره
بايد هم سخت باشه كسي كه روحاني مي شه در حقيقت چه بخواد چه نخواد در چشم مردم اسلام مجسم ديده مي شه عملي كردن اسلام و مسلمون واقعي بودن هم كار هركسي نيست...خيلي ها هستن كه شايسته ي اين لبا نيستن اما متاسفانه به خاطر بعضي مسائلي كه وجود داره(گرفتن شهريه ي بيشتر يا برخورداري از بعضي امكانات آقايون) برخي وارد اين وادي مي شن و اين لباس و تمام اهالي اون رو خراب مي كنن. البته من نمي خوام بگم اينكه روحانيون در چشم مردم نماد اسلام هستن يا به خاطر خوب نبودن برخي اشخاص كلا اين لباس بد معرفي شده درسته ولي بالاخره ما الان با چنين جامعه اي مواجه هستيم.
راستي فكر نكنيد من در مثال هام غلو كردم من در قم زندگي مي كنم يعني مهد انواع روحاني ها مثال هايي كه زدم عين واقعيت هستن
تازه اين فقط جواب به سوال شما بود كلي جواب هم واسه ي دوست دار انصاف دارم كه انصافا الان خوابم مياد جواب اون باشه بعدا...
![]()